26 دی 1387 / 18 محرم الحرام 1430 / 15 ژانویه 2009

 

 
  مرتضي عبدالرسولي ازاستادان دانشكده ادبيات دانشگاه تهران و هنرمند خوشنويس كشورمان بدرود حيات گفت. استاد عبدالرسولي عارفي وارسته بود و با وجود فعاليتهاي فراوان دردانشگاه خطاطي و خوشنويسي را نزد استادان هنرمند آموخت و سرانجام پس ازسالها تمرين درزمينه استادي ممتازشد. ازآثارخوشنويسي استاد عبدالرسولي كتيبه مزارحكيم عمرخيّام نيشابوري، كتابت گلستان سعدي و كتابت ديوان حافظ را مي‎توان نام برد.
آيت‏اللَّه علي محدث‏زاده قمي فرزند محدث بزرگ، حاج شيخ عباس قمي، در سال 1298ش (1338ق) در خاندان علم و تقوا در قم به دنيا آمد و در مشهد نشو و نما يافت. وي پس از آنكه مقدمات و ادبيات را در مشهد آموخت به همراه پدر رهسپار نجف اشرف گرديد و پس از چند سال، در نوزده سالگي از شيخ آقا بزرگ تهراني و يك سال بعد از پدرش اجازه روايت گرفت. آيت‏اللَّه محدث‏زاده در سال 1320ش راهي قم شد و از محضر حضرات آيات شيخ ابوالحسن مشكيني و سيد صدرالدين جزايري بهره برد، اما بيشتر همت خود را بنا بر توصيه پدرش، مصروف اخبار و احاديث نمود. ايشان پس از هفت سال، به تهران رفت و به شيوه پدرش، رشته وعظ و خطابه و تصحيح و تاليف كتب را برگزيد. اين محدث گرانقدر، همچنين تعداد زيادي از كتاب‏هاي چاپ نشده پدر را تصحيح، تحشيه، مقابله و منتشر كرد. آيت‏اللَّه محدث‏زاده پس از واقعه خونين 15 خرداد 42، در حمايت از امام خميني(ره) عليه رژيم اعتراض نمود كه به همراه پنجاه عالم و روحاني ديگر بازداشت شد و به زندان افتاد. از اين نويسنده و عالم ديني آثار متعددي بر جاي مانده كه امام صادق(ع) در 4 جلد از آن جمله است. آيت‏اللَّه محدث‏زاده قمي سرانجام در 26 دي ماه 1354ش برابر با 12 محرم 1396ق در 56 سالگي در تهران درگذشت و پس از تشييعي با شكوه در تهران و قم، در قبرستان شيخان قم به خاك سپرده شد.
با فراگير شدن جرقه‏هاي اوليه انقلاب و فشار نيروهاي مخالف رژيم و هماهنگي قيام‏هاي مردمي به رهبري حضرت امام خميني(ره) و پس از وقايع خونين كشتار 17 شهريور و 13 آبان 57 و برگزاري مراسم چهلم‏هاي مختلف در شهرهاي كشور و نيز اعتصاب كارگران شركت نفت و از همه مهمتر چاپ اعلاميه توهين‏آميز روزنامه اطلاعات، كنترل امنيت كشور از دست نيروهاي رژيم و حتي حكومت نظامي خارج شد و موجب گرديد كه در مدت زمان كوتاهي، پايه‏هاي اقتدار رژيم 2500 ساله شاهنشاهي سست شده و منجر به فرار شخص اول مملكت گردد. در آن تاريخ، همه ناظران سياسي معتقد بودند كه حل بحران با ادامه حضور شاه امكان‏پذير نيست و رهبر انقلاب اسلامي، به هيچ عنوان حضور شاه و رژيم سلطنتي را تحمل نخواهد كرد. شاه نيز به اين موضوع واقف بود. در اين زمان، وي، تنها خروج از كشور را به نفع خود مي‏دانست. سرانجام محمدرضا پهلوي سه روز پس از تشكيل شوراي سلطنت به همراه همسر و خانواده خويش در حالي ايران را براي هميشه ترك نمود كه به شدت مي‏گريست. آنها سوار بر هواپيماي اختصاصي (شهباز) شده و در حالي كه يك جت بوئينگ 707 و ده‏ها هليكوپتر آن را همراهي مي‏كردند از كشور خارج شدند. پس از رفتن شاه از كشور، جشن و شادماني، سراسر ميهن را فرا گرفت، مجسمه‏هاي شاه پايين كشيده شد و اركان رژيم شاهنشاهي متزلزل‏تر گرديد.
همزمان با فرار محمدرضا پهلوي از ايران، امام خميني(ره) پيامي در 9 ماده براي ملت ايران فرستادند كه اهمّ آن عبارت بود از: "به كساني كه در شوراي سلطنتي غيرقانوني به عنوان عضويت داخل شده‏اند اخطار مي‏كنم كه بي‏درنگ از اين شورا كناره‏گيري كنند و در صورت تَخلّف، مسؤول پيش آمدها هستند؛ به وكلاي غيرقانوني مجلسين اخطار مي‏شود كه از رفتن به مجلس احتراز كنند و در صورت تخلف، مورد مؤاخذه ملت شريف قرار خواهند گرفت." در همين پيام آمده بود: "كشاورزان نسبت به كشت گندم ديم اقدام نمايند؛ بانك‏ها از پرداخت سپرده‏هاي وابستگان رژيم و دزدان و غارتگران اموال بيت المال خودداري نمايند؛ دانشگاهيان بايد به مبارزه خود عليه دولت غاصب و شاه و شوراي غيرقانوني سلطنت ادامه دهند و استاداني را كه با دستگاه ظلم رابطه دارند، نپذيرند." همچنين امام در اين پيام، برپايي راهپيمايي روز اربعين را به مردم توصيه كردند.
در يازدهم مرداد 1369 ش با حمله نظامي عراق به كويت با اين بهانه كه كويت متعلق به عراق است، اين كشور كوچك ظرف چند ساعت به اشغال نيروهاي مهاجم درآمد. به دنبال اين تجاوز آشكار، دولت‏هاي غربي به خصوص آمريكا تلاش وسيعي را براي محكوميت عراق و بيرون راندن آن‏ها از خاك كويت آغاز كردند. با تلاش كشورهاي غربي به رهبري آمريكا، فعاليت‏هاي سياسي جهت تصويب قطعنامه شوراي امنيت عليه عراق، با هدف همسويي كشورهاي غربي براي حمله به رژيم بعث شدت گرفت. در نهايت پس از اولتيماتوم آمريكا براي خروج عراق از كويت و عدم توجه عراق به اين تهديد، نيروهاي چند مليتي از بامداد بيست و ششم دي ماه 1369 حمله گسترده خود را با عنوان "طوفان صحرا" آغاز كردند كه پس از چند روز، با شكست و عقب نشيني نيروهاي عراقي، قواي متحد در منطقه مستقر شدند. اين جنگ باعث حضور دايمي نيروهاي چند مليتي به ويژه آمريكا گرديد تا اين كه پس از بهانه‏جويي‏هاي زياد مبني بر وجود داشتن سلاح‏هاي كشتار جمعي در عراق و پس از وقايع شهريور 1380 و حمله به برج‏هاي دو قلوي نيويورك، نيروهاي آمريكا و انگليس با حمله مشتركي به عراق، اين كشور را به تصرف خود درآورده و نظام صدام را سرنگون ساختند. از آن پس خود در اين كشور حاكم شده و منابع نفتي آن را غارت كردند.
«عبدالملك نيشابوري» ملقّب به« امامُ الحَرَمين» ازمشهورترين استادان فقه شافعي درقرن5 هجري قمري به دنيا آمد. او استاد امام محمّد غزالي بود و به سبب محدوديتهايي كه درعهد طغرل بيك براي معتزله ايجاد شده بود ناگزيربه مكه و سپس مدينه حركت كرد ازاين رو لقب امامُ الحَرَمين يافت. وي درزمان خواجه نظام الملك به ايران سفركرد و دراين سرزمين ازشأن و مقام والايي برخوردارشد. ازآثاراو «نَهايةُ الطَّلب في دِرايةُ المَذهَب» را مي توان نام برد.
از مفاخر علماي اماميه، در كابل متولد شد. وي از محضر اساتيدي مانند ميرزا حسين نوري و سيدصفيُّ الدين حسن‏بن هادي كاظمي استفاده كرد و از آيات عظام: سيدحسن صدر، حاج شيخ عباس قمي، سيد يحيى خراساني، شيخ آقا بزرگ تهراني و... مفتخر به دريافت اجازه و نقل روايت شد. سردار كابلي، همزمان با فراگيري علوم معقول و منقول، به يادگيري زبان‏هاي زنده‏ي دنيا از قبيل عربي، انگليسي، عبري و اردو همت گماشت و آن‏ها را آموخت. ايشان در سال 1310 ق راهي كرمانشاه شد و در آن منطقه‏ي محروم به ارشاد مردم، تبليغ دين و تدريس و تاليف پرداخت. كتاب "ترجمه‏ي انجيل برنابا" و "الاربعون حديثاً في فضايل اميرالمؤمنين" از جمله آثار او مي‏باشد. سردار كابلي در سال 1372 قمري در 79 سالگي جان به جان آفرين تسليم كرد و پس از تشييعي با شكوه در كرمانشاه، در نجف اشرف مدفون گرديد.
آيت‏اللَّه سيداحمد خوانساري در 1309 ق در خوانسار به دنيا آمد. در 20 سالگي عازم نجف اشرف گرديد و از محضر اساتيد بزرگي همچون محقق خراساني، سيد محمدكاظم يزدي، شريعت اصفهاني، محقق ناييني و آقا ضياءالدين عراقي كسب فيض نمود. آيت‏اللَّه خوانساري هم‏زمان با تأسيس حوزه‏ي علميه‏ي اراك، وارد ايران شد و به تدريس پرداخت. وي سال‏ها در اراك و قم با مرحوم آيت‏اللَّه شيح عبدالكريم حائري همكاري و تشريك مساعي داشت و پس از تأسيس حوزه‏ي علميه‏ي قم به سرپرستي آيت‏اللَّه حائري يزدي، امام جماعت مدرسه‏ي فيضيه را به عهده گرفت. آيت‏اللَّه خوانساري در سال 1370 قمري پس از درگذشت عالم وارسته حاج سيد يحيى سجادي به دستور آيت‏اللَّه بروجردي به تهران عزيمت نمود. ايشان در آنجا به امامت جماعت مسجد معروف "سيد عزيزاللَّه" مشغول شد و به تدريس علوم ديني و ارشاد مردم همت گمارد. آيت‏اللَّه خوانساري تا پايان عمر در تهران اقامت داشت و پس از فوت، در حرم حضرت معصومه(س) به خاك سپرده شد.
آيت‏اللَّه شيخ محمد حسن مامقاني فرزند ملاعبداللَّه، از مُتَبَحِّرين علماي اماميه عصر خويش بود و حوزه‏ي درس اين فقيه صمداني و عابد زاهد، محل تجمع و استفاده‏ي علماء و فضلاي بسياري محسوب مي‏گرديد. او به مال دنيا بي‏رغبت بود و از ظالمان، چيزي را قبول نمي‏كرد. آيت‏اللَّه مامقاني شاگرد برجسته‏ي شيخ مرتضي انصاري و سيد حسين كوه كمره‏اي مي‏باشد. از اين عالم بزرگ تأليف‏هاي گران‏بهايي چون بُشرَي الاصولِ الي اسرارِ علمِ الاصول، ذرايعُ الاحكام في شرحِ شَرايع الاسلام و غايةُالآمال به جاي مانده است. آيت‏اللَّه مامقاني در سال 1323 قمري در نجف اشرف وفات يافت و در مقبره‏ي خصوصي خود دفن شد.
كشورالسالوادورمستقل شد. اين كشور كوچك اِمريكاي مركزي بين گوآتمالا و هندوراس دركرانه اقيانوس آرام واقع است. السالوادور امروزه ازجمهوريهاي كوچك اِمريكاي مركزي بشمارمي‎رود و به مدت سه قرن تحت سلطه و استعماراسپانيا بود و درسال1821ميلادي به فدراسيون اِمريكاي مركزي پيوست. السالوادورسرانجام درسال1839ميلادي ابتدا ازاين فدراسيون خارج شد و سپس به استقلال كامل رسيد.
جمال عبدالناصر رهبرملي مصردربني مورنزديك اَسيوط متولد شد. ناصردرآكادمي نظامي مصرتحصيل كرد و ازهمان زمان انديشه‎هاي جمهوريخواهي را درميان افسران تبليغ مي‎كرد. ناصرجنبشي ميهني، ضدفئودالي و ضد انگليسي بنا نهاد كه اين جنبش ازسال1948 ميلادي به بعد جنبش افسران آزاد نام گرفت. پس از تشكيل رژيم صهيونيستي افسران آزاد تشكل بيشتري يافت تا درمقابل غاصبان با قدرت بيشترمقابله كنند. جمال عبدالناصربعد ازبرقراري جمهوري درمصرابتدا وزيركشور و سپس معاون اول رئيس جمهور شد و درسال1954به رياست جمهوري مصررسيد. ناصرازقواي انگليس خواست كه منطقه كانال سوئزرا ترك كنند؛ درزمينه سياست داخلي انقلاب اجتماعي محدودي را اجرا كرد و درنهايت كانال سوئزرا ملي اعلام كرد.
جورج سيمون اُهْمْ دانشمند و فيزيك‏دان معروف آلماني در 28 ژوئن سال 1787م در باواريا در آلمان متولد شد و در دوران تحصيل به فيزيك علاقه‏مند گرديد. وي در جواني ضمن تدريس در دبيرستان، به تحقيق درباره تهيه جريان برق پرداخت و چون توان خريد ابزار لازم را نداشت، پاره‏اي از آنها را خودش ساخت. سيمون اُهم در پي مطالعات و تحقيقات بسيار در علم فيزيك، قوانيني را در زمينه الكتريسيته كشف كرد كه علي‏رغم ايجاد دگرگوني بسيار در فيزيك، براي كاشف آن فايده‏اي جز مخالفت‏هاي شديد و ترك شغل دبيري از دبيرستان نداشت و او مدت شش سال با فقر دست به گريبان بود. با اين حال اُهم به تلاش خود ادامه داد و رفته رفته كشف او در زمينه الكتريسته مورد توجه و استفاده علمي و عملي واقع گشت به طوري كه در سال 1841م مدال انجمن سلطنتي و در سال 1842م عضويت اين انجمن به او اعطا و پيشنهاد گرديد. اُهم پس از چندي مورد توجه همگان قرار گرفت و به استادي دانشگاه مونيخ رسيد. به پاس خدمات اين فيزيك‏دان برجسته، واحد مقاومت الكتريكي، اُهم، نام‏گذاري شده است. سيمون اهم سرانجام در پانزدهم ژانويه سال 1854م در 67 سالگي درگذشت.
چهارماه پس از اجلاس بغداد كه در دهم سپتامبر 1960م و درباره تأسيس يك سازمان مشترك نفتي تشكيل شده بود، سازمان كشورهاي صادر كننده نفت يا اوپك كه مخفّف حروف اول سازمان به انگليسي است، در پانزدهم ژانويه سال 1961م از طرف پنج كشور صادر كننده نفت شامل ايران، عربستان سعودي، عراق، كويت و ونزوئلا به دنبال كنفرانسي از نمايندگان اين پنج كشور در كاراكاس پايتخت كشور امريكايى ونزوئلا به وجود آمد. تا قبل از تشكيل اوپك، كمپاني‏هاي بزرگ غربي كه كار اكتشاف، استخراج، توزيع و فروش نفت در بازارهاي جهاني را در دست داشتند، بهاي نفت را به ميل خود تعيين مي‏كردند و برخلاف معمول در مورد كالاهاي تجارتي جهان، توليد كنندگان و صاحبان اصلي نفت، هيچ نقشي در تعيين قيمت آن نداشتند. در اين اوضاع، اوپك كه به عنوان واكنشي در برابر كاهش ناگهاني بهاي نفت از طرف كمپاني‏ها تشكيل شده بود، در آغاز كار، در برابر قدرت‏هاي جهاني نفتي كاري از پيش نمي‏برد، ولي باپيوستن تدريجي كشورهاي صادر كننده نفت از قبيل الجزاير، ليبي، نيجريه، قطر، امارات متحده عربي، اندونزي، اكوادور و گابن به اوپك، اين سازمان به تدريج قدرت بيشتري يافت و از آن پس به رويارويى با شركت‏هاي بزرگ نفتي غرب پرداخت. هرچند در مسير فعاليت‏هاي اوپك فرازو نشيب‏هاي متعددي قرار گرفت، ولي اين سازمان در سال‏هاي اخير براي تثبيت بهاي نفت و افزايش تدريجي آن به سياست تعيين سهميه توليد براي كشورهاي عضو دست زده و باعث تعادل قيمت اين ماده حياتي گرديده است.